تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

۸- تعادل و توازن بخشیدن

  إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ  (الفاتحه:۵)

(پروردگارا) تنها تو را مى‏پرستیم و تنها از تو یارى مى‏جوییم

  قل حسبى الله علیه یتوکل المتوکلون  ( زمر: 38)  

      ((بگو کفایت مى کند مرا خدا بر او توکل کنندگان )).

على الله فلیتوکل المؤمنون  (سوره آل عمران ، آیه 160 - مائده ، آیه 11 مجادله ، آیه 10 - توبه ، آیه 51 - ابراهیم ، آیه 11 - تغابن ، آیه 13.)

  ((مؤمنان بر خدا توکل کنند))

  و من یتوکل على الله فهو حسبه ( الطلاق:۳) 
((هر کس به خدا توکل کند خدا او را کفایت مى کند)).
و من یتوکل على الله فان الله عزیز حکیم  (انفال : 49)

((هر کس بر خدا توکل کند به تحقیق خدا مقتدر است و به حکمت عمل مى کند))

----------- 

 حضرت موسی علیه سلام از خداوند خواست :

" واجعل لی وزیراً من أهلی هارون أخی ، اشدد به أزری و أشرکه فی أمری کی نسبحک کثیرا و نذکرک کثیرا  " (طه، 34)

 خدایا برای من وزیری از خاندان من تعیین فرما. او برادرم هارون است. خدایا پشت مرا با وجود او محکم کن و او را در کار پیغمبری شریک من ساز تا ترا به پاکی یاد کنیم و ترا فراوان در یاد داریم. وظایف هارون نیز باز از زبان موسی چنین بوده است: «و قال موسی لاخیه هارون: اخلفنی فی قومی و اصلح و لا تتبع سبیل المفسدین » (اعراف، 142) و موسی به برادرش هارون گفت: خلیفه من باش در قوم من و کار بنی‏اسرائیل را اصلاح کن و راه تباهکاران را مپوی. 

------------ 

همگى به ریسمان خدا چنگ زنید،

 

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ  (آل عمران : 103) 

 

و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏کند، باشد که شما راه یابید.

 

--- 

أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ (الزمر :۹) 

آیا آن کافر اهل عذاب بهتر است) یا کسى که ساعات شب را در حال سجود و قیام، طاعت و خضوع دارد، از (عذاب) آخرت مى‏ترسد و رحمت پروردگار خود را امیدوار است؟ بگو: آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟ جز این نیست که تنها صاحبان خرد ناب متذکر مى‏ شوند 

--------- 

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (الرحمن:۳۳) 

ای گروه جنیان و آدمیان ، اگر می توانید که از کناره های آسمانها و، زمین بیرون روید ، بیرون روید ولی بیرون نتوانید رفت مگر با داشتن قدرتی

۶ - جامعیت (چند منظوره بودن- چندکاره بودن)

 عصای چند منظوره حضرت موسی(ع):

 وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى (طه:۱۷) 

 و آن چیست به دست راست تو، اى موسى؟  

 قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى(طه:۱۸)

گفت: این عصاى من است، بر آن تکیه مى‏کنم و با آن براى گوسفندانم برگ مى‏تکانم، و نیازهاى دیگرى هم براى من در آن هست  

 قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى (طه:۱۹)

گفت : ای موسی ، آن را بیفکن 

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى (طه:۲۰) 

پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مى‏خزید.  

قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى (طه:۲۱)   

گفت : بگیرش ، و مترس بار دیگر آن را به صورت نخستینش باز می گردانیم 

------------------------

چند منظوره بودن مسجد: 

 از یک مسجد ممکن است برای چند فعالیت استفاده کرد : نماز خواندن , خطبه و روضه خواندن ,

 

چند منظوره بودن حج: 

 حجّ میثاق میان بنده و پروردگار است و از بزرگترین فریضه هاى الهى است که در آن هر دو جنبه فردى و اجتماعى به شکلى نمایان گنجانیده شده است .

 «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس ...» (المائدة: 97)

یعنى حجّ یک حرکت جمعى براى حل معضلات و تأمین نیازها و رشد و توسعه جامعه بشر است .
 

از نظر قرآن ، مسلمانان در همایش عظیم حجّ باید شاهد منافع خود باشند «لیشهدوا منافع لهم»(الحج: 28) 

منافع امت اسلام انواع و اقسام و مراتبى دارد : منافع فرهنگى ، منافع سیاسى ، منافع اقتصادى و حتى منافع نظامى که «لیشهدوا منافع لهم» شامل همه انواع منافع و مراتب آن است .
"لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم. " ( البقرة:198)

و اگراز فقر می‏ترسید به زودی خداوند شما را از فضلش، هرگاه بخواهد بی‏نیاز می‏سازد .

«خداوند کعبه را بیت الحرام قرار داد تا مایه قوام و برپایى مردم باشد ...»

۵- ترکیب کردن (تجمع زمانی، مکانی و یا هردو)

« تعاونوا علی البر و التقوی » (سوره مائده، آیه 2)
« کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری. »  


 وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (الاعراف ۱۶۴) 

  • ترجمه مشکینیو آن گاه که گروهى از آنها (به گروه نهى کننده) گفتند: چرا قومى را که مطمئنا خدا آنها را هلاک خواهد کرد و یا به عذاب سختى عذاب خواهد نمود موعظه مى‏کنید؟ گفتند: تا عذرى به درگاه پروردگارتان داشته باشیم و شاید آنها پروا کنند. (پس قوم موسى سه دسته بودند مجرمان، ناهیان، ساکتان)
  • مثال ۱-      ماه رمضان (تجمع زمانی)

    مثال ۲-     تلفیق زمانی و مکانی در حج (تجمع زمانی و مکانی)

    مثال ۳-      مسجد ( تجمع مکانی و زمانی) 

    مثال ۴-      تجمع دختران به همراه مادرانشان و پسرها به همراه پدرانشان در نماز جماعت باعث تشویق آنها با ادای نماز می شود ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۵-     جمع آوری زکات فطریه ( تجمع زمانی)

    مثال ۶-     نماز عید فطر یا عید قربان ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۷-     تظاهرات ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۸-     نمار جماعت پنجگانه در مساجد ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۹-     ارتباط افطار در ماه رمضان با غروب آفتاب ( تجمع زمانی  )

    مثال ۱۰- ارتباط حج با وقوف در عرفه ( تجمع مکانی )

    مثال ۱۱- در وقت اذان تمام مساجد اذان می گویند ( تجمع زمانی )

    مثال ۱۲- نماز جمعه ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۱۳- قبله ( تجمع مکانی )

    مثال ۱۴- تجمع مسلمانان در روز قیامت زیر پرچم " لا اله الا الله محمد رسول الله ( ص ) " ( تجمع زمانی )

    ۱۵ - نماز جماعت در ظهر عاشورا در کربلا (تجمع زمانی و مکانی)

    ۱ - تقسیم و یا جزء جزء کردن

     

    مثال ۱ -       یکی از نقشه های قتل پیامبر توسط کفار این بود که از هر قبیله ای یک نفر جمع شدند تا خون پیامبر بین قبایل تقسیم شود .

    مثال ۲ -  تقسیم وزارت حج عربستان به حجاج داخلی و حجاج خارجی و تقسیم منا به بخش های ( الف , ب , ج و ... ) باعث موفقیت بیشتر در مراسم اخیر حج شده است. 

     

    مثابل ۳ -  تقسیم بندی قرائت قرآن به نوارها یا فایل های صوتی مجزا   

     

    مثال ۴ -     تقسیم قرآن کریم به اجزاء و اجزاء به احزاب , و ربع و یک هشتم و آیات برای راحت تر حفظ کردن و مرور آن.  

     

    مثال   -  ۵تقسیم قرآن در جلسات ختم قرآن : کل قرآن کریم بین افراد بگونه ای تقسیم می شود که در مدت کمتر از یک ساعت و حتی نیم ساعت کل قرآن ختم می شود 

     

     مثال ۶ - تقسیم بهشت و جهنم به درجات مختلف:

     

    در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: «و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها؛ و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود»(زمر، آیه ۷۱)؛ «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود».(همان، آیه ۷۳)
    اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: «ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم؛ و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند».(حجر، آیه ۴۳ و
    ۴۴) 

    ----------------- 

    مثال ۷ - تقسیم بشر به مذکر و مونث و قبایل مختلف از جانب خداوند عزوجل:  

       

     یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر (الحجرات: ۱۳) 

    ((اى مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریده و به شعبه ها و فرقه هاى مختلفى تقسیم کردیم تا همدیگر را بشناسید؛ که همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقواترین شما است و خدا از حال شما کاملا آگاه است )).  

    ------------- 

     تقسیم بندی سوره هابه چند گروه صورت گرفته است؟

    قرآن‏شناسان در یک تقسیم‏بندی کلّی سوره‏های قرآن را به چهار گروه عمده تقسیم نموده و بر آن نام خاصی نهاده‏اند.


    1. السَّبع الطُّوَل: (طُوَل جمع طُولی‏ مؤنث اَطْول، مثل کُبَر جمع کُبری‏) هفت سوره بزرگ قرآن که اکثر گفته‏اند عبارتند از: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، امّا در مورد هفتمین سوره اختلاف است که به نقل از سعید بن جبیر سوره یونس است، و بعضی دیگر سوره کهف گفته‏اند.


    2. المئون: این سوره‏ها از <طُوَل» کوتاه‏تر بوده، و آیاتشان متجاوز از صد آیه است که عبارتند از: التوبه، النحل، هود، یوسف، الکهف، الاسراء، الانبیاء، طه، المؤمنون، الشعراء و الصّافات.


    3. المثانی: سوره‏هایی که آیاتشان از صد کمتر است که تقریباً بیست سوره‏اند. دلیل آن که این سوره‏ها را مثانی گفته‏اند، قرار گرفتن این سوره‏ها پس از <مئون» است. <ثَنْی» به معنای میل و عطف است. وجوه دیگری نیز برای معنای مثانی ذکر کرده‏اند.


    4. المفصّل: سوره‏های کوتاه را مفصل نامیده‏اند. چون کوتاهند و با <بسمله» از هم فصل و جدا می‏شوند. و یا آن که فواصل آیات در این سوره‏ها به نسبت زیادتر است. در این که آخرین سوره از مفصّل <ناس» است، اختلافی نیست. اما در مورد اولین سوره مفصّل، اختلاف فراوانی است. سیوطی دوازده قول را نقل کرده که از میان آنها التمهید سوره <الرحمن» را انتخاب نموده است؛ در حالی که مناهل العرفان و موجز علوم‏القرآن، اولین سوره مفصّل را <حجرات» ذکر کرده‏اند.


    در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود:


    اُعْطیتُ مکانَ التوراةِ، السبعَ الطُوَل، و اُعطیت مکانَ الزَبورِ، المئین و اُعطیتُ مکانَ الإنجیلِ، المثانی و فُضِّلْتُ بِالمفصّل؛ به جای تورات، هفت سوره بلند قرآن و به جای زبور، سوره‏های مئون و به‏جای انجیل، سوره‏های مثانی به من داده شد و با وجود سوره‏های مفصّل بر دیگران برتری یافتم.


    نوع دیگری دسته‏بندی برای سوره‏های قرآن ذکر نموده‏اند؛ نظیر سوره‏های ممتحنات، مسبّحات، حوامیم (آنها که با <حم» آغاز می‏شوند) و سوره‏های عزائم (سوره‏هایی که سجده واجب دارند: سجده، فصّلت، نجم و علق).


    منبع: http://quranblog.org/683670.htm

    ۳۳- همگن و همجنس سازی

    وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ... (ابراهیم : ۴) 

    و ما هیچ پیامبرى را جز به‏زبان قومش نفرستادیم تا [ حقایق را] براى آنان بیان کند.
    این قاعده کلى در ارسال رسل الهى، در زمینه انزال کتب آسمانى نیز جارى گشته است: 
    وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ  (الشورا:۷) 

      بدین سان قرآن عربى را به تو وحى کردیم تا اهل مکه و هر که را پیرامون آن است بیم دهى و از روز گرد آمدن [خلق‏] که تردیدى در آن نیست بترسانى که گروهى در بهشت و گروهى در دوزخند

    ---------------

    در سنت الهی و شرعی به برخورد همسان با عمل تاکیدات زیادی شده است . همانگونه که در آیات شریف ذیل به وضوح می بینیم:

     الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ [البقرة:194]
    این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتک‏] حرمتها قصاص دارد. پس هر کس بر شما تعدّى کرد، همان گونه که بر شما تعدّى کرده، بر او تعدّى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است. 
    "هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ " [الرحمن:60]
    " آیا پاداش نکویی و احسان جز آن که نکویی و احسان است؟"  
       


    " وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ " [انبیاء:107]

    " و نفرستادیم تو را ، جز آنکه میخواستیم به مردم جهان رحمتی ارزانی داریم " 

        

    تفسیر نمونه: عموم مردم دنیا اعم از مؤ من و کافر همه مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آئینى را به عهده گرفتى که سبب نجات همگان است ، حال اگر گروهى از آن استفاده کردند و گروهى نکردند این مربوط به خودشان است و تاثیرى بر عمومى بودن رحمت نمى گذارد.

     

     وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ [روم:۲۱] 

    و از نشانه‏هاى او این است که براى شما از جنس خودتان (نه از فرشتگان و نه از اجنّه و غیر آنها) همسرانى آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما (شوى و زن یا افراد نوع انسانى) علاقه دوستى و مهر باطنى نهاد، همانا در این امر نشانه‏هایى است (از توحید و قدرت و حکمت خدا) براى گروهى که مى‏اندیشند