« تعاونوا علی البر و التقوی » (سوره مائده، آیه 2)
« کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری. »
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (الاعراف ۱۶۴)
مثال ۱- ماه رمضان (تجمع زمانی)
مثال ۲- تلفیق زمانی و مکانی در حج (تجمع زمانی و مکانی)
مثال ۳- مسجد ( تجمع مکانی و زمانی)
مثال ۴- تجمع دختران به همراه مادرانشان و پسرها به همراه پدرانشان در نماز جماعت باعث تشویق آنها با ادای نماز می شود ( تجمع زمانی ومکانی )
مثال ۵- جمع آوری زکات فطریه ( تجمع زمانی)
مثال ۶- نماز عید فطر یا عید قربان ( تجمع زمانی ومکانی )
مثال ۷- تظاهرات ( تجمع زمانی ومکانی )
مثال ۸- نمار جماعت پنجگانه در مساجد ( تجمع زمانی ومکانی )
مثال ۹- ارتباط افطار در ماه رمضان با غروب آفتاب ( تجمع زمانی )
مثال ۱۰- ارتباط حج با وقوف در عرفه ( تجمع مکانی )
مثال ۱۱- در وقت اذان تمام مساجد اذان می گویند ( تجمع زمانی )
مثال ۱۲- نماز جمعه ( تجمع زمانی ومکانی )
مثال ۱۳- قبله ( تجمع مکانی )
مثال ۱۴- تجمع مسلمانان در روز قیامت زیر پرچم " لا اله الا الله محمد رسول الله ( ص ) " ( تجمع زمانی )
۱۵ - نماز جماعت در ظهر عاشورا در کربلا (تجمع زمانی و مکانی)
مثال ۱ - یکی از نقشه های قتل پیامبر توسط کفار این بود که از هر قبیله ای یک نفر جمع شدند تا خون پیامبر بین قبایل تقسیم شود .
مثال ۲ - تقسیم وزارت حج عربستان به حجاج داخلی و حجاج خارجی و تقسیم منا به بخش های ( الف , ب , ج و ... ) باعث موفقیت بیشتر در مراسم اخیر حج شده است.
مثابل ۳ - تقسیم بندی قرائت قرآن به نوارها یا فایل های صوتی مجزا
مثال ۴ - تقسیم قرآن کریم به اجزاء و اجزاء به احزاب , و ربع و یک هشتم و آیات برای راحت تر حفظ کردن و مرور آن.
مثال - ۵تقسیم قرآن در جلسات ختم قرآن : کل قرآن کریم بین افراد بگونه ای تقسیم می شود که در مدت کمتر از یک ساعت و حتی نیم ساعت کل قرآن ختم می شود
مثال ۶ - تقسیم بهشت و جهنم به درجات مختلف:
در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: «و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها؛ و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود»(زمر، آیه ۷۱)؛ «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود».(همان، آیه ۷۳)
اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: «ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم؛ و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند».(حجر، آیه ۴۳ و ۴۴)
-----------------
مثال ۷ - تقسیم بشر به مذکر و مونث و قبایل مختلف از جانب خداوند عزوجل:
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر (الحجرات: ۱۳)
((اى مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریده و به شعبه ها و فرقه هاى مختلفى تقسیم کردیم تا همدیگر را بشناسید؛ که همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقواترین شما است و خدا از حال شما کاملا آگاه است )).
-------------
قرآنشناسان در یک تقسیمبندی کلّی سورههای قرآن را به چهار گروه عمده تقسیم نموده و بر آن نام خاصی نهادهاند.
1. السَّبع الطُّوَل: (طُوَل جمع طُولی مؤنث اَطْول، مثل کُبَر جمع کُبری) هفت سوره بزرگ قرآن که اکثر گفتهاند عبارتند از: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، امّا در مورد هفتمین سوره اختلاف است که به نقل از سعید بن جبیر سوره یونس است، و بعضی دیگر سوره کهف گفتهاند.
2. المئون: این سورهها از <طُوَل» کوتاهتر بوده، و آیاتشان متجاوز از صد آیه است که عبارتند از: التوبه، النحل، هود، یوسف، الکهف، الاسراء، الانبیاء، طه، المؤمنون، الشعراء و الصّافات.
3. المثانی: سورههایی که آیاتشان از صد کمتر است که تقریباً بیست سورهاند. دلیل آن که این سورهها را مثانی گفتهاند، قرار گرفتن این سورهها پس از <مئون» است. <ثَنْی» به معنای میل و عطف است. وجوه دیگری نیز برای معنای مثانی ذکر کردهاند.
4. المفصّل: سورههای کوتاه را مفصل نامیدهاند. چون کوتاهند و با <بسمله» از هم فصل و جدا میشوند. و یا آن که فواصل آیات در این سورهها به نسبت زیادتر است. در این که آخرین سوره از مفصّل <ناس» است، اختلافی نیست. اما در مورد اولین سوره مفصّل، اختلاف فراوانی است. سیوطی دوازده قول را نقل کرده که از میان آنها التمهید سوره <الرحمن» را انتخاب نموده است؛ در حالی که مناهل العرفان و موجز علومالقرآن، اولین سوره مفصّل را <حجرات» ذکر کردهاند.
در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود:
اُعْطیتُ مکانَ التوراةِ، السبعَ الطُوَل، و اُعطیت مکانَ الزَبورِ، المئین و اُعطیتُ مکانَ الإنجیلِ، المثانی و فُضِّلْتُ بِالمفصّل؛ به جای تورات، هفت سوره بلند قرآن و به جای زبور، سورههای مئون و بهجای انجیل، سورههای مثانی به من داده شد و با وجود سورههای مفصّل بر دیگران برتری یافتم.
نوع دیگری دستهبندی برای سورههای قرآن ذکر نمودهاند؛ نظیر سورههای ممتحنات، مسبّحات، حوامیم (آنها که با <حم» آغاز میشوند) و سورههای عزائم (سورههایی که سجده واجب دارند: سجده، فصّلت، نجم و علق).
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ... (ابراهیم : ۴)
و ما هیچ پیامبرى را جز بهزبان قومش نفرستادیم تا [ حقایق را] براى آنان بیان کند.
این قاعده کلى در ارسال رسل الهى، در زمینه انزال کتب آسمانى نیز جارى گشته است:
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ (الشورا:۷)
بدین سان قرآن عربى را به تو وحى کردیم تا اهل مکه و هر که را پیرامون آن است بیم دهى و از روز گرد آمدن [خلق] که تردیدى در آن نیست بترسانى که گروهى در بهشت و گروهى در دوزخند
---------------
در سنت الهی و شرعی به برخورد همسان با عمل تاکیدات زیادی شده است . همانگونه که در آیات شریف ذیل به وضوح می بینیم:
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ [البقرة:194]
این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتک] حرمتها قصاص دارد. پس هر کس بر شما تعدّى کرد، همان گونه که بر شما تعدّى کرده، بر او تعدّى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است.
"هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ " [الرحمن:60]
" آیا پاداش نکویی و احسان جز آن که نکویی و احسان است؟"
" وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ " [انبیاء:107]
" و نفرستادیم تو را ، جز آنکه میخواستیم به مردم جهان رحمتی ارزانی داریم "
تفسیر نمونه: عموم مردم دنیا اعم از مؤ من و کافر همه مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آئینى را به عهده گرفتى که سبب نجات همگان است ، حال اگر گروهى از آن استفاده کردند و گروهى نکردند این مربوط به خودشان است و تاثیرى بر عمومى بودن رحمت نمى گذارد.
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ [روم:۲۱]
و از نشانههاى او این است که براى شما از جنس خودتان (نه از فرشتگان و نه از اجنّه و غیر آنها) همسرانى آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما (شوى و زن یا افراد نوع انسانى) علاقه دوستى و مهر باطنى نهاد، همانا در این امر نشانههایى است (از توحید و قدرت و حکمت خدا) براى گروهى که مىاندیشند
ترجمه فولادوند:و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید، هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گیرید. پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک [زنِ آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شدهاید [اکتفاء کنید]. این [خوددارى] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیالوار گردید].
نکته از دیدگاه اصول نوآوری:
اصل ۱۲ تریز - کاهش تفاوت - تباین و هم پتانسیل کردن و یا تعدیل ( برقراری عدالت) است.
همانطور که در آیه فوق اشاره شده است شرط داشتن زنان متعدد رعایت عدالت در بین آنهاست.
-------------------
در آیات دیگر خداوند هدف از خلقت جن و انسان را چنین می فرماید:
و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون [الذاریات:۵۶]
جن و انس را جز برای عبادت خود نیافریدم.
و امر به اخلاص در این عبادت نموده است:
وما أمروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء [البینة:۵]
امر نشدند مگر این که خدا را در حالی که دین خویش را خالص کردهاند،عبادت کنند.
و بدون استثناء همه را مشمول این عبادت و بندگی کرده است بدون در نظر گرفتن تفاوت های ظاهری بین آنها و درجات پاداش هر کس بستگی به میزان تلاش وی در این راستا دارد.
نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ [یوسف:۷۶]
هر کس را که بخواهیم به درجاتی بالا می بریم و فراز هر دانایی داناتری است.
و همچنین فرمود: انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً [الاسراء:۲۱]
ببین چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى دادهایم، و قطعاً درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بیشتر است.
فلذا هیچ کس از عبادت و بندگی خداوند مستثنی نیست.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله در روایتى برتریهاى نژادى را نفى فرموده و مردم را به خداى واحد، پدر واحد (حضرت آدم) و برترى ناشى از تقوا توجه مىدهند:
«ایها الناس ان ربکم واحد واباکم واحد کلکم لادم وآدم من تراب ان اکرمکم عند الله اتقیکم و لیس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى; » (تحف العقول، ص34 )
اى مردم، به درستى که پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى است . همه از آدم هستید و آدم از خاک است . گرامىترین شما نزدخداوند با تقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به تقوا .»
قرآن کریم مىفرماید: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» (یونس:19 )
«مؤمنان با هم برادرند; پس بین برادران خود صلح برقرار سازید .»
-----------
إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ (آل عمران: ۱۴۰)
اگر شما را (در جنگ احد) جراحت و آسیبى رسید آن گروه را نیز (در جنگ بدر) آسیبى مانند آن رسید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را میان مردم به نوبت مىگردانیم (براى مصلحت نظاماتمّ) و براى آنکه خداوند معلوم کند کسانى را که ایمان آوردهاند (و علم ازلیش بر معلوم خارجى منطبق گردد) و از میان شما (براى شهادت بر اعمال مردم در روز واپسین) گواهانى بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست ندارد