تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

۵- ترکیب کردن (تجمع زمانی، مکانی و یا هردو)

« تعاونوا علی البر و التقوی » (سوره مائده، آیه 2)
« کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری. »  


 وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (الاعراف ۱۶۴) 

  • ترجمه مشکینیو آن گاه که گروهى از آنها (به گروه نهى کننده) گفتند: چرا قومى را که مطمئنا خدا آنها را هلاک خواهد کرد و یا به عذاب سختى عذاب خواهد نمود موعظه مى‏کنید؟ گفتند: تا عذرى به درگاه پروردگارتان داشته باشیم و شاید آنها پروا کنند. (پس قوم موسى سه دسته بودند مجرمان، ناهیان، ساکتان)
  • مثال ۱-      ماه رمضان (تجمع زمانی)

    مثال ۲-     تلفیق زمانی و مکانی در حج (تجمع زمانی و مکانی)

    مثال ۳-      مسجد ( تجمع مکانی و زمانی) 

    مثال ۴-      تجمع دختران به همراه مادرانشان و پسرها به همراه پدرانشان در نماز جماعت باعث تشویق آنها با ادای نماز می شود ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۵-     جمع آوری زکات فطریه ( تجمع زمانی)

    مثال ۶-     نماز عید فطر یا عید قربان ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۷-     تظاهرات ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۸-     نمار جماعت پنجگانه در مساجد ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۹-     ارتباط افطار در ماه رمضان با غروب آفتاب ( تجمع زمانی  )

    مثال ۱۰- ارتباط حج با وقوف در عرفه ( تجمع مکانی )

    مثال ۱۱- در وقت اذان تمام مساجد اذان می گویند ( تجمع زمانی )

    مثال ۱۲- نماز جمعه ( تجمع زمانی ومکانی )

    مثال ۱۳- قبله ( تجمع مکانی )

    مثال ۱۴- تجمع مسلمانان در روز قیامت زیر پرچم " لا اله الا الله محمد رسول الله ( ص ) " ( تجمع زمانی )

    ۱۵ - نماز جماعت در ظهر عاشورا در کربلا (تجمع زمانی و مکانی)

    ۱ - تقسیم و یا جزء جزء کردن

     

    مثال ۱ -       یکی از نقشه های قتل پیامبر توسط کفار این بود که از هر قبیله ای یک نفر جمع شدند تا خون پیامبر بین قبایل تقسیم شود .

    مثال ۲ -  تقسیم وزارت حج عربستان به حجاج داخلی و حجاج خارجی و تقسیم منا به بخش های ( الف , ب , ج و ... ) باعث موفقیت بیشتر در مراسم اخیر حج شده است. 

     

    مثابل ۳ -  تقسیم بندی قرائت قرآن به نوارها یا فایل های صوتی مجزا   

     

    مثال ۴ -     تقسیم قرآن کریم به اجزاء و اجزاء به احزاب , و ربع و یک هشتم و آیات برای راحت تر حفظ کردن و مرور آن.  

     

    مثال   -  ۵تقسیم قرآن در جلسات ختم قرآن : کل قرآن کریم بین افراد بگونه ای تقسیم می شود که در مدت کمتر از یک ساعت و حتی نیم ساعت کل قرآن ختم می شود 

     

     مثال ۶ - تقسیم بهشت و جهنم به درجات مختلف:

     

    در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: «و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها؛ و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود»(زمر، آیه ۷۱)؛ «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود».(همان، آیه ۷۳)
    اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: «ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم؛ و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند».(حجر، آیه ۴۳ و
    ۴۴) 

    ----------------- 

    مثال ۷ - تقسیم بشر به مذکر و مونث و قبایل مختلف از جانب خداوند عزوجل:  

       

     یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر (الحجرات: ۱۳) 

    ((اى مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریده و به شعبه ها و فرقه هاى مختلفى تقسیم کردیم تا همدیگر را بشناسید؛ که همانا گرامى ترین شما نزد خدا، با تقواترین شما است و خدا از حال شما کاملا آگاه است )).  

    ------------- 

     تقسیم بندی سوره هابه چند گروه صورت گرفته است؟

    قرآن‏شناسان در یک تقسیم‏بندی کلّی سوره‏های قرآن را به چهار گروه عمده تقسیم نموده و بر آن نام خاصی نهاده‏اند.


    1. السَّبع الطُّوَل: (طُوَل جمع طُولی‏ مؤنث اَطْول، مثل کُبَر جمع کُبری‏) هفت سوره بزرگ قرآن که اکثر گفته‏اند عبارتند از: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، امّا در مورد هفتمین سوره اختلاف است که به نقل از سعید بن جبیر سوره یونس است، و بعضی دیگر سوره کهف گفته‏اند.


    2. المئون: این سوره‏ها از <طُوَل» کوتاه‏تر بوده، و آیاتشان متجاوز از صد آیه است که عبارتند از: التوبه، النحل، هود، یوسف، الکهف، الاسراء، الانبیاء، طه، المؤمنون، الشعراء و الصّافات.


    3. المثانی: سوره‏هایی که آیاتشان از صد کمتر است که تقریباً بیست سوره‏اند. دلیل آن که این سوره‏ها را مثانی گفته‏اند، قرار گرفتن این سوره‏ها پس از <مئون» است. <ثَنْی» به معنای میل و عطف است. وجوه دیگری نیز برای معنای مثانی ذکر کرده‏اند.


    4. المفصّل: سوره‏های کوتاه را مفصل نامیده‏اند. چون کوتاهند و با <بسمله» از هم فصل و جدا می‏شوند. و یا آن که فواصل آیات در این سوره‏ها به نسبت زیادتر است. در این که آخرین سوره از مفصّل <ناس» است، اختلافی نیست. اما در مورد اولین سوره مفصّل، اختلاف فراوانی است. سیوطی دوازده قول را نقل کرده که از میان آنها التمهید سوره <الرحمن» را انتخاب نموده است؛ در حالی که مناهل العرفان و موجز علوم‏القرآن، اولین سوره مفصّل را <حجرات» ذکر کرده‏اند.


    در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود:


    اُعْطیتُ مکانَ التوراةِ، السبعَ الطُوَل، و اُعطیت مکانَ الزَبورِ، المئین و اُعطیتُ مکانَ الإنجیلِ، المثانی و فُضِّلْتُ بِالمفصّل؛ به جای تورات، هفت سوره بلند قرآن و به جای زبور، سوره‏های مئون و به‏جای انجیل، سوره‏های مثانی به من داده شد و با وجود سوره‏های مفصّل بر دیگران برتری یافتم.


    نوع دیگری دسته‏بندی برای سوره‏های قرآن ذکر نموده‏اند؛ نظیر سوره‏های ممتحنات، مسبّحات، حوامیم (آنها که با <حم» آغاز می‏شوند) و سوره‏های عزائم (سوره‏هایی که سجده واجب دارند: سجده، فصّلت، نجم و علق).


    منبع: http://quranblog.org/683670.htm

    ۳۳- همگن و همجنس سازی

    وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ... (ابراهیم : ۴) 

    و ما هیچ پیامبرى را جز به‏زبان قومش نفرستادیم تا [ حقایق را] براى آنان بیان کند.
    این قاعده کلى در ارسال رسل الهى، در زمینه انزال کتب آسمانى نیز جارى گشته است: 
    وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ  (الشورا:۷) 

      بدین سان قرآن عربى را به تو وحى کردیم تا اهل مکه و هر که را پیرامون آن است بیم دهى و از روز گرد آمدن [خلق‏] که تردیدى در آن نیست بترسانى که گروهى در بهشت و گروهى در دوزخند

    ---------------

    در سنت الهی و شرعی به برخورد همسان با عمل تاکیدات زیادی شده است . همانگونه که در آیات شریف ذیل به وضوح می بینیم:

     الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ [البقرة:194]
    این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است، و [هتک‏] حرمتها قصاص دارد. پس هر کس بر شما تعدّى کرد، همان گونه که بر شما تعدّى کرده، بر او تعدّى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است. 
    "هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ " [الرحمن:60]
    " آیا پاداش نکویی و احسان جز آن که نکویی و احسان است؟"  
       


    " وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ " [انبیاء:107]

    " و نفرستادیم تو را ، جز آنکه میخواستیم به مردم جهان رحمتی ارزانی داریم " 

        

    تفسیر نمونه: عموم مردم دنیا اعم از مؤ من و کافر همه مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آئینى را به عهده گرفتى که سبب نجات همگان است ، حال اگر گروهى از آن استفاده کردند و گروهى نکردند این مربوط به خودشان است و تاثیرى بر عمومى بودن رحمت نمى گذارد.

     

     وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ [روم:۲۱] 

    و از نشانه‏هاى او این است که براى شما از جنس خودتان (نه از فرشتگان و نه از اجنّه و غیر آنها) همسرانى آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما (شوى و زن یا افراد نوع انسانى) علاقه دوستى و مهر باطنى نهاد، همانا در این امر نشانه‏هایى است (از توحید و قدرت و حکمت خدا) براى گروهى که مى‏اندیشند

        

    ۱۲- هم پتانسیلی و کاهش اختلاف سطح

    خداوند در رابطه با رعایت عدالت در بین ذوجات می فرماید : 
     وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ [النساء:۳]

    شان نزول آیه :

    قبل از اسلام معمول بود که بسیارى از مردم حجاز، دختران یتیم را به عنوان تکفّل و سرپرستى به خانه خود می بردند، و بعد با آنها ازدواج کرده و اموال آنها را هم تملک می کردند، و چون همه کار دست آنها بود، حتى مهریه آنها را کمتر از معمول قرار می دادند، و هنگامى که کمترین ناراحتى از آنها پیدا می کردند، به آسانى آنها را رها می ساختند و در حقیقت حاضر نبودند حتى به شکل یک همسر معمولى با آنها رفتار نمایند. در این هنگام آیه 3 نازل شد و به سرپرستان ایتام دستور داد در صورتى با دختران یتیم ازدواج کنند که عدالت را به طور کامل درباره آنها رعایت نمایند و در غیر این صورت از آنها چشم‏پوشى کرده و همسران خود را از زنان دیگر انتخاب نمایند. 

     

    ترجمه فولادوند:و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید، هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گیرید. پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک [زنِ آزاد] یا به آنچه [از کنیزان‏] مالک شده‏اید [اکتفاء کنید]. این [خوددارى‏] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیال‏وار گردید].  

     

    نکته از دیدگاه اصول نوآوری: 

    اصل ۱۲ تریز - کاهش تفاوت - تباین و هم پتانسیل کردن و یا تعدیل ( برقراری عدالت) است. 

    همانطور که در آیه فوق اشاره شده است شرط داشتن زنان متعدد رعایت عدالت در بین آنهاست. 

     

     -------------------

    در آیات دیگر خداوند هدف از خلقت جن و انسان  را چنین می فرماید: 

    و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون [الذاریات:۵۶]

      جن و انس را جز برای عبادت خود نیافریدم.   

    و امر به اخلاص در این عبادت نموده است:  

    وما أمروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء  [البینة:۵]

     امر نشدند مگر این که خدا را در حالی که دین خویش را خالص کرده‌اند،عبادت کنند. 

    و بدون استثناء همه را مشمول این عبادت و بندگی کرده است بدون در نظر گرفتن تفاوت های ظاهری بین آنها و درجات پاداش هر کس بستگی به میزان تلاش وی در این راستا دارد.  

     نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مِّن نَّشَاء وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ [یوسف:۷۶]

    هر کس را که بخواهیم به درجاتی بالا می بریم و فراز هر دانایی داناتری است.  

      

    و همچنین فرمود:  انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلاً [الاسراء:۲۱]

    ببین چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده‏ایم، و قطعاً درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بیشتر است.  

    فلذا هیچ کس از عبادت و بندگی خداوند مستثنی نیست.

    -------------------- 
     
    دین حنیف اسلام انسان را از کبر و عجب و مستثنی کردن خود از دیگران برحزر داشته است و خواهان برابری و مساوات است: 
    خداوند می فرماید: 
    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ [الحجرات:۱۱] 
    «ای اهل ایمان نباید مسخره کنند قومی،قوم دیگر را شاید که قوم مسخره شده بهتر از ایشان باشند و نباید زنها مسخره کنند زنها را، شاید که مسخره شدگان بهتر از ایشان باشند. و عیب جویی نکنند از مومن که آنها به منزله ی خود شما هستند و یکدیگر را به لقبهای زشت و ناروا مخوانید، زشت و بد است مومن را به لقبی بخوانید که کافر خوانده می شود، هر کس این گناه را مرتکب شود و توبه نکند پس آن گروهند ستمکاران» 
    -----------------------  

    رسول اکرم صلى الله علیه و آله در روایتى برتریهاى نژادى را نفى فرموده و مردم را به خداى واحد، پدر واحد (حضرت آدم) و برترى ناشى از تقوا توجه مى‏دهند:

    «ایها الناس ان ربکم واحد واباکم واحد کلکم لادم وآدم من تراب ان اکرمکم عند الله اتقیکم و لیس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى» (تحف العقول، ص‏34 )  

    اى مردم، به درستى که پروردگار شما یکى است و پدر شما یکى است . همه از آدم هستید و آدم از خاک است . گرامى‏ترین شما نزدخداوند با تقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به تقوا .»  

    قرآن کریم مى‏فرماید: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم‏» (یونس:19 )  

    «مؤمنان با هم برادرند; پس بین برادران خود صلح برقرار سازید .»  

     

    ----------- 

    إِن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ (آل عمران: ۱۴۰) 

    اگر شما را (در جنگ احد) جراحت و آسیبى رسید آن گروه را نیز (در جنگ بدر) آسیبى مانند آن رسید. و ما این روزها (ى پیروزى و شکست) را میان مردم به نوبت مى‏گردانیم (براى مصلحت نظاماتمّ) و براى آنکه خداوند معلوم کند کسانى را که ایمان آورده‏اند (و علم ازلیش بر معلوم خارجى منطبق گردد) و از میان شما (براى شهادت بر اعمال مردم در روز واپسین) گواهانى بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست ندارد