تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

تحقیقات قرآنی

بر اساس اصول خلاقانه و تفکر ابداعی

۱۹ - اقدام دوره ای

  نزول تدریجی قرآن:

و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملة واحدة کذلک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلا ( فرقان:32)

آنانکه کافر شدند گفتند: چرا قرآن یکباره بر او نازل نشد، بله یکباره نازل نکردیم، تا قلب تو را ثبات و آرامش بخشیم، و بدین منظور آیه آیه‏اش کردیم. 

 

----- 

ترک تدریجی شراب در اسلام: 

برای ترک مشروبات الکلی در صدر اسلام جامعه پذیرش ترک یکباره آنرا نداشته فلذا خداوند طی ۴ مرحله ترک مشروبات و حرام کردن آنرا از طریق آیات خود اعلام نموده است. 

-------- 

نمازهای واجب ۵ بار در شبانه روز از طرف خداوند متعال برای مسلمانان تکلیف شده است. 

صبح - ظهر - عصر - مغرب و عشا 

----------- 

اوقات امساک در ماه رمضان از سحر (اذان صبح) تا مغرب (اذان مغرب) است. 

-------- 

روزه نافله - روزه گرفتن در روزهای دوشنبه و پنج شنبه و در روزهای روشن ۱۳-۱۴-۱۵ ماه قمری

۴۰- مواد مرکب

خداوند در قرآن حکیم می فرماید: 

 

قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا (الکهف: ۹۴) 

ترجمه فولادوندگفتند: «اى ذو القرنین، یأجوج و مأجوج سخت در زمین فساد مى‏کنند، آیا [ممکن است‏] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّى قرار دهى؟»  


قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا   (الکهف: ۹۵) 

ترجمه فولادوندگفت: «آنچه پروردگارم به من در آن تمکّن داده، [از کمک مالى شما] بهتر است. مرا با نیرویى [انسانى‏] یارى کنید [تا] میان شما و آنها سدّى استوار قرار دهم.»

 

 آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا  (الکهف: ۹۶) 

ترجمه فولادوندبراى من قطعات آهن بیاورید، تا آن گاه که میان دو کوه برابر شد، گفت: «بدمید» تا وقتى که آن [قطعات‏] را آتش گردانید، گفت: «مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم.»

 فَمَا اسْطَاعُوا أَن یَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا (الکهف: ۹۷)  

ترجمه فولادوند[در نتیجه، اقوام وحشى‏] نتوانستند از آن [مانع‏] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند.

---------------------  

 عسل داروی شفا بخش:  

« یخرج من بطونها شراب مختلف الونه فیه شفاء لناس » سوره نهل آیه 69 

از درون شکم « زنبوران عسل » نوشیدنی با رنگ های مختلف خارج می شود که در آن شفا برای مردم است.  

 می دانیم در گلها و گیاهان , داروهای حیات بخشی نهفته شده است که هنوز معلومات ما با اطلاعات وسیعی که از داروهای گیاهی داریم نسبت به آن ناچیز است و جالب اینکه دانشمندان از طریق تجربه به این حقیقت رسیده اند که زنبوران به هنگام ساختن عسل آنچنان ماهرانه عمل می کنند که خواص درمانی و دارویی گیاهان کاملاً به عسل منتقل شده و محفوظ می ماند.  

-----------------   

بدن انسان از مواد ترکیبی مختلفی ساخته شده است.  

"فتبارک الله احسن الخالقین"...(مؤمنون، 23/14) 

 تبارک باد بر خدایى که بهترین خلق کننده هاست. 

------------- 

خلقت حضرت آدم (علیه‌السلام) و آفرینش او :

آدم(علیه‌السلام) از دو بعد تشکیل شده، جسم و روح، خدا نخست جسم او را آفرید، سپس از روح خود در او دمید و به صورت کامل او را زنده ساخت. از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی که درباره چگونگی آفرینش انسان آمده، به خوبی استفاده می‌شود که انسان در آغاز، خاک بوده است.  

إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ (آل عمران:59) 

مثل عیسی در نزد خدا ، چون مثل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او، گفت : موجود شو پس موجود شد.  

--------

  وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ (المؤمنون:۱۲)  

و همانا انسان را از عصاره‏اى از گل آفریدیم 

ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ (المؤمنون:۱۳

 سپس (نسل) او را به صورت نطفه‏اى (عصاره‏اى از مواد اولیه زمین) در قرارگاهى استوار (قرارگاه رحم) قرار دادیم

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ (المؤمنون:۱۴

آن‏گاه نطفه را لخته خونى کردیم، و لخته خون را به پاره گوشتى مبدل نمودیم پس آن را استخوان‏ها کردیم، آن‏گاه به استخوان‏ها گوشتى پوشاندیم، سپس آن را آفرینشى دیگر دادیم [و در آن روح دمیدیم‏]. پس پرخیر و پاینده است خدایى که بهترین آفرینندگان است

۲ - استخراج

لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ... (البقره: ۲۵۶)

در دین اجبارى نیست چرا که راه از بیراهه آشکار شده است.

--------- 

هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (الصافات:۲۱) 

(آرى) این همان روز داورى (خداوند) و جدا شدن (نیکان از بدان) است که آن را تکذیب و انکار مى‏کردید

---------- 

 

الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ  (الزمر:۱۸) 

 آنهایى که سخنان را گوش فرا مى‏دهند و از بهترین آنها پیروى مى‏کنند، آنها هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها هستند که صاحبان خرد نابند

-------- 

وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ  (آل عمران ۱۰۴) 

باید از شما گروهى باشند که (مردم را) به سوى کار خیر دعوت نمایند و به کار نیک امر کنند و از کار زشت بازدارند، و آنهایند که رستگارند 

---- 

إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (البقره:۲۲۲)   

خدا توبه کاران و پاکى طلبان را دوست دارد  

 ---------

یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ  (البقره:۲۷۶) 

خداوند ربا را نابود مى‏کند (برکت مال ربوى را مى‏برد) و صدقات را فزونى مى‏بخشد، و خداوند هیچ کفران‏کننده گنهکارى را دوست نمى‏دارد

--------- 

خدای تعالی در قران کریم با تکرار دو جمله در آیات متعدد چند دسته از افراد را مورد محبت خود و چند دسته افراد را دور از محبت خود معرفی کرده و آنها را از هم جدا کرده است. ان دو جمله این است: «ان الله یحب» و « ان الله لا یحب» که در ادامه این جملات صفات پسندیده و ناپسند را آورده و به انها اظهار محبت و یا اظهار غضب فرموده است.

آن آیات به شرح ذیل می باشند:

إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (بقره : ۱۹۰)

قطعاً خدا متجاوزین‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا (نساء : ۳۶)

چون‌ قطعاً خدا، کسی‌ که‌ متکبّر و فخرفروش‌ باشد، دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا (نساء: ۱۰۷)

زیرا خدا افراد خیانتکار و گناهکار را دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (مائده:۸۷)

قطعاً خدا متجاوزین‌ را دوست‌ ندارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ (انفال:۵۸)

قطعاً خدا افراد خائن‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ (حج: ۳۸)

حتماً خدا هیچ‌ خیانتکار ناشکری‌ را دوست‌ ندارد.

إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ (قصص:۷۶)

قطعاً خدا شادهای‌ (به‌ زخارف‌ دنیا را) دوست‌ ندارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (قصص:۷۷)

قطعاً خدا فسادکنندگان‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (لقمان:۱۸)

قطعاً خدا هیچ‌ متکبّر مغروری‌ را دوست‌ نمی‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (بقره:۱۹۵)

قطعاً خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (بقره:۲۲۲)

خدا توبه‌کنندگان‌ و پاک‌کنندگان‌ روح‌ را دوست‌ می‌دارد.

 وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (آل عمران:۱۳۴)

خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

 وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ (آل عمران:۱۴۶)

خدا صابرین‌ را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ (آل عمران: ۱۵۹)

چون‌ قطعاً خدا کسانی‌ را که‌ توکّل‌ می‌کنند، دوست‌ دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (مائده : ۱۳)

خدا نیکوکاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (مائده: ۴۲)

قطعاً خدا عادلها را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ (توبه:۴)

قطعاً خدا پرهیزگاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ (توبه:۷)

خدا قطعاً پرهیزگاران‌ را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ( حجرات:۹)

قطعاً خدا اهل‌ قسط‌ را دوست‌ می‌دارد.

 إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (ممتحنه:۸)

قطعاً خدا عدالت‌کنندگان‌ را دوست‌ می‌دارد.

--------- 

 وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (نور:۳۱) 

و به زنان باایمان بگو که چشمان خود را (از نگاه به عورت غیر و بدن مرد اجنبى) فرو بندند و عورت‏هاى خود را (تمام بدن را غیر از صورت و دست‏ ها، از اینکه در معرض دید اجنبى قرار گیرد) حفظ کنند، و زیور و زینت خود و جاهاى آن را (مانند، گردن، سینه، موهاى سر، بازوان و ساق‏هاى پا) آشکار نسازند، جز آنچه (بر حسب ضرورت عرفى) پیداست (مانند لباس‏هاى رو و صورت و دست‏ها)، و باید روسرى‏هاى خود را بر روى گریبان‏ها بزنند (تا گردن و سینه پوشانده شود)، و زیور (و جاهاى زیور) را بر کسى آشکار نسازند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زن‏هاى همجنس خودشان یا برده‏هاى ملکى‏شان یا مردان عقب مانده تابع خانواده که نیاز شهوانى ندارند یا کودکانى که نیروى آمیزش با زن‏ها را ندارند، و (زنانى که خلخال در پا دارند) پاهاى خود را (محکم) به زمین نزنند تا زینت‏هایى که پنهان مى‏دارند معلوم گردد. و همگى شما- اى مؤمنان- به سوى خدا (در تمام ابعاد انسانى) بازگردید، باشد که رستگار شوید

-------- 

ترک محرمات در قرآن: 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (المائده: ۹۰) 

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آنها دورى گزینید، باشد که رستگار شوید. 

 ولا یغتب بعضکم بعضاً

...بعضی از شما بعض دیگر را غیبت ننمایند.  

یا ایها الذین آمنو اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تجسسوا 

ای اهل ایمان از بسیاری گمانها پرهیز نمائید، زیرا برخی از گمانها گناهند.  

وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى (طه: ۱۳۱) 

و زنهار چشم مدوز به آنچه از زینت زندگى دنیا به گروهى از آنان داده‏ایم، تا آنها را در آن امتحان کنیم، و روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است 

وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (الانفال: ۴۶) 

از خدا و رسولش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و هیبت شما از بین برود، و صبر پیشه کنید که خدا با صابران است 


۸- تعادل و توازن بخشیدن

  إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ  (الفاتحه:۵)

(پروردگارا) تنها تو را مى‏پرستیم و تنها از تو یارى مى‏جوییم

  قل حسبى الله علیه یتوکل المتوکلون  ( زمر: 38)  

      ((بگو کفایت مى کند مرا خدا بر او توکل کنندگان )).

على الله فلیتوکل المؤمنون  (سوره آل عمران ، آیه 160 - مائده ، آیه 11 مجادله ، آیه 10 - توبه ، آیه 51 - ابراهیم ، آیه 11 - تغابن ، آیه 13.)

  ((مؤمنان بر خدا توکل کنند))

  و من یتوکل على الله فهو حسبه ( الطلاق:۳) 
((هر کس به خدا توکل کند خدا او را کفایت مى کند)).
و من یتوکل على الله فان الله عزیز حکیم  (انفال : 49)

((هر کس بر خدا توکل کند به تحقیق خدا مقتدر است و به حکمت عمل مى کند))

----------- 

 حضرت موسی علیه سلام از خداوند خواست :

" واجعل لی وزیراً من أهلی هارون أخی ، اشدد به أزری و أشرکه فی أمری کی نسبحک کثیرا و نذکرک کثیرا  " (طه، 34)

 خدایا برای من وزیری از خاندان من تعیین فرما. او برادرم هارون است. خدایا پشت مرا با وجود او محکم کن و او را در کار پیغمبری شریک من ساز تا ترا به پاکی یاد کنیم و ترا فراوان در یاد داریم. وظایف هارون نیز باز از زبان موسی چنین بوده است: «و قال موسی لاخیه هارون: اخلفنی فی قومی و اصلح و لا تتبع سبیل المفسدین » (اعراف، 142) و موسی به برادرش هارون گفت: خلیفه من باش در قوم من و کار بنی‏اسرائیل را اصلاح کن و راه تباهکاران را مپوی. 

------------ 

همگى به ریسمان خدا چنگ زنید،

 

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ  (آل عمران : 103) 

 

و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آن گاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دلهاى شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه، خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏کند، باشد که شما راه یابید.

 

--- 

أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ (الزمر :۹) 

آیا آن کافر اهل عذاب بهتر است) یا کسى که ساعات شب را در حال سجود و قیام، طاعت و خضوع دارد، از (عذاب) آخرت مى‏ترسد و رحمت پروردگار خود را امیدوار است؟ بگو: آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟ جز این نیست که تنها صاحبان خرد ناب متذکر مى‏ شوند 

--------- 

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (الرحمن:۳۳) 

ای گروه جنیان و آدمیان ، اگر می توانید که از کناره های آسمانها و، زمین بیرون روید ، بیرون روید ولی بیرون نتوانید رفت مگر با داشتن قدرتی

۶ - جامعیت (چند منظوره بودن- چندکاره بودن)

 عصای چند منظوره حضرت موسی(ع):

 وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى (طه:۱۷) 

 و آن چیست به دست راست تو، اى موسى؟  

 قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى(طه:۱۸)

گفت: این عصاى من است، بر آن تکیه مى‏کنم و با آن براى گوسفندانم برگ مى‏تکانم، و نیازهاى دیگرى هم براى من در آن هست  

 قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى (طه:۱۹)

گفت : ای موسی ، آن را بیفکن 

فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى (طه:۲۰) 

پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مى‏خزید.  

قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى (طه:۲۱)   

گفت : بگیرش ، و مترس بار دیگر آن را به صورت نخستینش باز می گردانیم 

------------------------

چند منظوره بودن مسجد: 

 از یک مسجد ممکن است برای چند فعالیت استفاده کرد : نماز خواندن , خطبه و روضه خواندن ,

 

چند منظوره بودن حج: 

 حجّ میثاق میان بنده و پروردگار است و از بزرگترین فریضه هاى الهى است که در آن هر دو جنبه فردى و اجتماعى به شکلى نمایان گنجانیده شده است .

 «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاما للناس ...» (المائدة: 97)

یعنى حجّ یک حرکت جمعى براى حل معضلات و تأمین نیازها و رشد و توسعه جامعه بشر است .
 

از نظر قرآن ، مسلمانان در همایش عظیم حجّ باید شاهد منافع خود باشند «لیشهدوا منافع لهم»(الحج: 28) 

منافع امت اسلام انواع و اقسام و مراتبى دارد : منافع فرهنگى ، منافع سیاسى ، منافع اقتصادى و حتى منافع نظامى که «لیشهدوا منافع لهم» شامل همه انواع منافع و مراتب آن است .
"لیس علیکم جناح ان تبتغوا فضلا من ربکم. " ( البقرة:198)

و اگراز فقر می‏ترسید به زودی خداوند شما را از فضلش، هرگاه بخواهد بی‏نیاز می‏سازد .

«خداوند کعبه را بیت الحرام قرار داد تا مایه قوام و برپایى مردم باشد ...»