بارش باران و جاری شدن چشمه ها باهم برای کشتی نوح:
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ (القمر:9)
پیش از آن قوم نوح تکذیب کردند و بندهى ما را دروغگو خواندند و گفتند: دیوانهاى طرد شده [از اجتماع] است
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ (القمر:10)
پس او پروردگار خود را خواند که من مغلوبم، پس (از دشمنانم) انتقام گیر
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ (القمر:11)
پس درهاى آسمان را به آبى سیل آسا گشودیم
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (القمر:12)
و زمین را به صورت چشمههایى شکافتیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که تقدیر شده بود به هم پیوست
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ (القمر:13)
و او را بر [کشتى ساخته شده] از تختهها و میخها حمل کردیم
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ (القمر:14)
[کشتى] زیر نظر ما مىرفت، [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود- یعنی نوح
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ (القمر:15)
و حقّا که ما آن (حادثه و آن کشتى) را نشانهاى (از قدرت و غضب خود) باقى گذاشتیم، پس آیا پندگیرندهاى هست؟